معنی آنتن بشقابی
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Satellite Dish
لغت نامه دهخدا
بشقابی. [ب ُ] (اِ) قسمی خربزه ٔ کوتاه قد. (یادداشت مؤلف).
کاسه بشقابی
کاسه بشقابی. [س َ / س ِ ب ُ] (ص نسبی مرکب) طواف که کاسه و بشقاب سفالین بفروشد.
ترکی به فارسی
آنتن
فارسی به ایتالیایی
antenna
فرهنگ معین
(تِ) [فر.] (اِ.) دستگاهی برای پخش یا دریافت امواج الکترومغناطیسی.
فرهنگ عمید
صفحۀ بزرگ فلزی که امواج رادیویی یا تلویزیونی را از مرکز فرستنده به اطراف منتشر میکند،
وسیلهای به شکل میله یا صفحۀ فلزی که امواج رادیویی یا تلویزیونی منتشر شده از دستگاه فرستنده را دریافت میکند،
فرهنگ واژههای فارسی سره
سرون، شاخک
فرهنگ فارسی هوشیار
فرانسوی سرون (اسم) برجهای آهنی که برای تقویت دستگاههای فرستنده امواج بی سیم بکار میرود، میله آهنی یا رشته های سیم که برای تقویت دستگاه های گیرنده (رادیو تلوزیون و غیره) مورد استفاده قرار میگیرد سرون
ته بشقابی
پهن پهنا از میوه ها (گویش گیلکی)
کاسه بشقابی
(صفت) منسوب به کاسه بشقاب طوافی که کاسه و بشقاب سفالین فروشد.
فارسی به عربی
حصیره
معادل ابجد
916